دسته: Uncategorized

  • پای قولش ایستاد

    مادر به قامت نماز ایستاده بود. امیر آرام پرده را کنار زد و نگاهش کرد. هنوز هشت ساله نشده بود، سجاده‌اش را کنار مادر پهن می‌کرد. از همان کودکی روزه می‌گرفت و نماز اول وقتش ترک نمی‌شد.
    سال‌ها گذشت. هر جا می‌رفت قبل از رفتن، به مادر می‌گفت: «یه ناس و فلق برام بخون…»
    پسر دهه‌هشتادی بود، از اهالی روستای مرتضی‌گرد تهران؛ با دلی بزرگ‌تر از سنش. صدای مداحی‌اش جمعه‌ها مسجد محل را پر می‌کرد. روزی مادربزرگ با لبخند گفت: «پسرم، وقت زن گرفتنه.» امیر سر به زیر انداخت و گفت: «نه، ان‌شاءالله می‌آیید گلزار شهدا.»
    در روزهای بمباران دشمن، گفت: «شما برید شهرستان.» اما خودش ماند. پیش از رفتن، زیر لب گفت:
    «ان‌شاءالله برای انقلاب مفید بوده باشم… کاش سرباز واقعی امام زمانم بشم…»
    ده دقیقه به دوازده ظهر روز دوم تیر ماه ، دل مادر لرزید. همان لحظه، موشک های اسرائیلی، پادگان ثارالله را زدند. خبر برای مادر آوردند اما باورش نشد و گفت: «امیر بدون اینکه به من بگه، جایی نمی‌ره…»
    اما امیر رفته بود؛ بی‌خبر، درست همان‌طور که قول داده بود سرباز امام زمانش شود.
    پاسدار امیر خدایی محمودآباد حالا در بهشت زهرا(س)، کنار یارانش آرمیده است؛ با وضوی کودکی و دعایی که به اجابت رسید.

  • روایت تردید و خودشناسی در جستارهای زندگی



    کتاب «نجات از مرگ مصنوعی» نوشته‌ی حبیبه جعفریان، مجموعه‌ای از سیزده جستار، خواننده را به سفری درونی در میان تنش‌ها، تردیدها و معناجویی‌ها دعوت می‌کند. این اثر، که توسط نشر هرمس منتشر شده و پیش‌تر در مجله‌ی داستان با استقبال خوانندگان روبه‌رو شده، با نثری صمیمی و تیزبین، از خاطرات کودکی، حمایت برادر، سرگشتگی‌های جوانی و آرزوهای مرگ در شهری خاص سخن می‌گوید. جعفریان، با صداقتی بی‌پرده، ریشه‌های هویتی، روابط انسانی و جستجوی معنا را کاوش می‌کند. قلب تپنده‌ی کتاب، تأمل در تنش‌های درونی است که به گفته‌ی نویسنده، چون نشانه‌هایی از نیازهای سرکوب‌شده یا ارزش‌های نادیده‌گرفته‌شده، ما را به شناخت خود سوق می‌دهند. جعفریان با نگاهی جستجوگر، میان تنش‌های سازنده که به خلاقیت و رشد می‌انجامند و تنش‌های مخرب که فرسودگی می‌آورند،تفاوت می‌گذارد و با مثال‌هایی از زندگی خود و دیگران، راه‌هایی برای مدیریت این احساسات پیشنهاد می‌کند. او باور دارد که نارضایتی‌ها و کشمکش‌های درونی، بذر خلاقیت و تغییرند؛ از دل این ناآرامی‌ها، مسیرهای تازه و نوآوری‌های بزرگ زاده می‌شوند.
    نثر جعفریان، که ترکیبی از سادگی و عمق است، خواننده را با خود به کوچه‌های کودکی، لحظه‌های تردید و آرزوهای دور می‌برد. هر جستار، چون تکه‌ای از پازل زندگی، خواننده را به همدلی و تأمل وامی‌دارد. او با شجاعت، زخم‌های شخصی و پرسش‌های جهانی را به هم پیوند می‌زند و نشان می‌دهد که زندگی در آرامش مطلق معنا نمی‌یابد، بلکه در میان جستجوهای بی‌پایان شکل می‌گیرد. «نجات از مرگ مصنوعی» دعوتی است به بازنگری تنش‌های درونی، نه به‌عنوان دشمن، بلکه به‌عنوان راهنمایی برای خودشناسی و خلاقیت.مخاطب پیشنهادی این اثر بزرگسالان و جوانانی که به جستار با مضامین خودشناسی و تجربه‌های انسانی علاقه‌مندند.

  • اوج غربت

    از فرماندهی سپاه حَسَن بن علی
    به
    معاویه بن ابی سفیان

    – حَسَن را زنده می‌خواهی یا مُرده؟

  • چاپ داستانک در مجله همشهری

    شماره جدید همشهری داستان
    با داستانک‌ها و یادداشتهایی از اعضای باشگاه ادبی بانوی فرهنگ

    ▫️داستانک م در این شماره ی مجله ی داستان همشهری به چاپ رسیده بود.

    🌸عید مبعث بود که خبر انتشار داستانک م در مجله ی داستان همشهری را در صفحه ی اینستاگرامِ همشهری داستان دیدم 😍. این شماره ی مجله به داستانک اختصاص داشت و داستانکم چاپ شده بود😍. اسمم را که بین نویسندگان بزرگ دیدم، عیدی ام تکمیل شد.🌸

  • داستانک خوانی

    داستانک خوانی حرم امامزاده صالح ،بیستم مرداد ۱۴۰۳
  • تضحیه

    نفس زنان به طبقه ی دوم رسید. از پنجره، شعله های آتش که از پنجره های ماشین ش زبانه می کشید را به تماشا ایستاد. صدای عربده ها نزدیک و نزدیک تر به گوش می رسید. ستوان یکم صندوق رای را در آغوش کشید و جانِ آرا را نجات داد.